جمعه 85 مهر 14
اگر خورشید بگیرد.....
وضع بنادر درون به هم ریخته است. صدها کشتی بزرگ با محموله های « هوی و هوس » در اسکله دلمان پهلو گرفته تا بار گناه تخلیه کند. گمرک اندیشه ها پر از شبهه است ، مرزهای اخلاقی باز است و هیچ پاسگاهی از ورود فرهنگ بیگانه جلوگیری نمی کند. در کنار این همه بزرگراه که برای رفاه و بیدردی کشیده شده ، جاده های پر دست انداز و ناامن دینداری و ایمان را کسی آسفالت نمی کند و گرد و غبار شایعات هم جلوی دید را گرفته است. دین ودنیا مرتب تصادف می کنند و تلفات بر جای می گذارند.
بازار امر به معروف و نهی از منکر تعطیل است. مردم در خیابانها و پیاده رو ها عِرض می فروشند و ارز می خرند. با اعتصاب در بخش توبه ، عفونت زباله های گناه همه جا را گرفته ، کسی نیست که آلو دگیها را جمع کند ، مردم هم کم کم به تعفن معصیت عادت کرده اند و به این بخش مراجعه نمی کنند.
وضعیت کار و اشتغال بدک نیست ! فروش کوپن وسیگار و آدامس و عرضه اجناس بندری و قاچاق و نوار جدید و کارگاههای تبدیل پلاک جبهه به زنجیر طلا و مقنعه به روسریهای رنگی و پلنگی و تولید پوشاک و لوازم داخلی با اسمها و آرمهای خارجی پر رونق است. ارزشها را به مناقصه گذاشته اند. « دنیا » در فروشگاههای زنجیره ای در بسته بندیهای صادراتی عرضه می شود ، ولی مشتریان « آخرت » نمی دانند کوپن صالحات را کجا به جنس تبدیل کنند . استکبار ، جنگ تحمیلی « رفاه » علیه « قناعت » را به راه انداخته است. حراج آهنگ و آواز از حَجر و شجر ، بازار موعظه را شکسته است و پند روی دست واعظان باد کرده است.
مالیات سنگین ، کمر تعهد را شکسته و بودجه ای برای توسعه معنویات تخصیص نیافته است. در پی استخدام گسترده مظاهر فرهنگ غربی ، سنتهای دینی بازخرید یا وادار به استعفا می شوند.
با کناره گیری فقه و فتوا از فرماندهی قراردادها و عملها ، نرخ درآمدهای نامشروع رو به افزایش است . تورم نظریه، قدرت تهیه ایمان را از قشر آسیب پذیر جوان گرفته است. رنگ دین از دیوار دانشگاهها پریده ، آموزش نسبیّت دین در کلاسها ، افت اعتقادی جوانان را به بار آورده است.
از وقتی که زمزمه جدایی دین از سیاست مطرح است ، نیروهای این دو اداره هم انگیزه خود را از دست داده اند و دستشان به کاری نمی رود. سر و سامان دادن به اوضاع آشفته اعمال و نیات ، از عهده نیروی انتظامی خارج است.
لوایح دل ، بی آنکه به تصویب دین برسد اجرا می شود. کابینه اعضا و جوارح هم پیش از آنکه از عقل وشرع ، رأی اعتماد بگیرند به کار مشغول می شوند. از دیوان محاسبات وجدان هم باکی ندارند، چون وجدانها هم یا خوابند ، یا حق و حساب می گیرند.
اداره خودشناسی مدتهاست که تعطیل شده ، از این رو خودهای جعلی و بدلی فراوان است.جاده تقوا ناامن شده است ، سرِ پیچهای غفلت و پشت تپه های ناآگاهی ، غارتگران ایمان کمین می زنند و باورهای سرقت شده هرگز پیدا نمی شود. بار اعمالی که به قصد آخرت پست می شود ، به علت همراه داشتن محموله « ریا » هرگز به مقصد نمی رسد. خط ارتباطی نماز و دعا قطع است. کمتر پیامی از زمینیان به ملکوت مخابره می شود. روابط دل ودین به سردی گراییده و بیم آن می رود که دیانت ، سفیر خود را از کشور دلها فراخواند. با زندانی شدن عفاف ، شهوت به فرماندهی دلها گماشته شده است. صدای آژیر بیداری به گوش می رسد ولی ضعیف است. اما خطر حمله ، قطعی است. درِ پناهگاهها را هم مدتهاست بسته اند.
با این همه زلزله های شدید ، یک بار هم ستاد حوادث غیر مترقبه تشکیل نشده است. هزاران نفر زیر آوارهای تهاجم فرهنگی مانده اند. سیل فساد ، بسیاری از راهها و جاده های ارتباطی با تربیت را شسته و برده است و هزاران دل در محاصره سیلاب گناه مانده اند. مصلحت نسل جوان را در کدام مجمع ، تشخیص می دهند ؟
از جبهه انقلاب هم گزارشهای نگران کننده ای می رسد : حملات پیاپی از محور « لیبرالیسم » انجام می گیرد ، گفته بودیم حتی یک وجب از سرزمین ارزشها را به دشمن نخواهیم داد ، اما مواضع فتح شده یکی پس از دیگری به دشمن سپرده می شود. مدافعان ارزشها سنگر به سنگر عقب نشینی می کنند. ارتفاعات عزّت و ایثار و خدمت را از دست داده ایم. خاکریزهای مناعت طبع ، با زمین حرص و آز ، برابر شده است و ترکش دنیا طلبی پیوسته از ما تلفات می گیرد . دشمن ، منطقه را هدف سلاحهای سمّیِ « رفاه زدگی » قرار داده و نیروهای خط مقدم ، شیمیایی شده اند. همه جا پر از مینهای ضد خلوص است. مدافعان ، تنگه احد را رها کرده به جمع غنائم مشغولند ، بیم آن می رود که دشمن ، محور مسئولیتها و پستها و مجلس ومنبر ومحراب را دور بزند و « پایگاه ولایت » سقوط کند. اگر دشمنان ، فرماندهان سپاه امام حسن علیه السلام را بخرند ، « تنهاترین سردار » ناچار به پذیرش صلح تحمیلی می شود واین بار در جبهه فرهنگی ! ..... وباز هم قصه جام زهر تکرار خواهد شد. هوا تیره و تار و کمی تا قسمتی ابری است. پیش بینی می شود دمای انقلاب در دلهای نسل « الله اکبر » بیشتر از گذشته رو به سردی رود ، مگر آنکه شما توده ای هوای گرم ایمان به منطقه دلها بفرستید.
..... اگر خورشید بگیرد ، ماه وستارگان از کجا نور خواهند گرفت ؟! .....
(جواد محدثی)
()