سلام واقعا بهت ميگم افرين
خيلي مطالب جالبي نوشتي برادر عزيز به وبلاگ ناچيز من هم سر بزن خوشحال ميشم
دلم رو بدجوري هوايي كردي. بغض داره به گلوم انگولك مي زنه!
آخه بودم تو چنين صحنه هايي. يه طرف مردمي كه هزار كيلومتر اومده بودن واسه ديدن لالهها و طرف ديگه مردمي كه مي ترسيدن اگه بيشتر تو پاساژ بزرگ آبادان قدم بزنن به فيلم هندي اخر شب نرسن...
اللهم عجل لوليك الفرج. اين تنها چيزيه كه ميشه گفت.